عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد 

ساخت وبلاگ

روی تو کس ندید و هــزارت رقیب هست    در غنچه‌ای  هنوز و صدت  عندلیب  هست

گر آمدم به کوی تــو چندان غریب نیست    چون  من  در  آن دیار  هزاران غریب هست

در  عشق خانقاه  و  خرابات فرق نیست     هر جا  که  هست  پرتو روی حبیب هست

آن  جا  که  کار  صومعه را جلوه می‌دهند    ناقوس  دیر  راهب  و  نــام  صلیب  هست

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد    ای خواجه درد نیست وگــرنه طبیب هست

فریــاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست    هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست

 

شعر از حضرت حافظ

 

بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 246 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 10:01