بیراهه ای در آفتاب
پیغمبران آیه های ناگفته
شعر از رسول یونان نوشته شده در سه شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۶ساعت
19:53 توسط حسرت| |
دور بودی
مثل تمام آرزوها
و ریل ها
در مه زنگ زده بودند
هیچ قطاری حاضر نبود
مرا به تو برساند
من به تو نرسیدم
من به حرفی تازه در عشق نرسیدم
و در ادامه خواب های من
هرگز خورشیدی طلوع نکرد ...
برچسبها: تمام آرزوها, قطار, عشق, خورشید, خواب