وای بر من

ساخت وبلاگ

کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها،

گشت بی سود و ثمر.

تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حیله اندوزش

وای بر من! می کند آماده بهر سینه من تیرهائی

که به زهر کینه آلوده ست.

پس به جادوهای خونین، کله های مردگان را

به غبار قبرهای کهنه اندوده

از پس دیوار من، بر خاک می چیند

وز پی آزار دل آزردگان

در میان کله های چیده بنشیند

سرگذشت زجر را خواند.

وای بر من!

در شبی تاریک از اینسان

بر سر این کله ها جنبان

چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟

از تکان کله ها آیا سکوت این شب سنگین

- کاندران هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد -

کی که بشکافد؟

یک ستاره از فساد خاک وارسته

روشنایی کی دهد آیا

این شب تاریک دل را؟

عابرین!    ای عابرین!

بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر

دشمن من می رسد،می کوبدم بر در

خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر.

وای بر من!

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده ی خود را

تا کشم از سینه ی پر درد خود بیرون

تیرهای زهر را دلخون؟

وای بر من!

 

نیما یوشیج

بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید

برچسب : وای بر من,وای بر من اگر حریم تو,وای بر من گر تو,وای بر من حمیرا,وای بر من به انگلیسی,وای بر من اگر,وای بر من اگر ببینم چشم,وای بر من سوزد و سوزد,وای بر من اگر تو آن,وای بر من گر تو آن, نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 14:35