من خود دلم از مهر تو لرزید، وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!
دل خون شده ی وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر نه
با هر که توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر آری و با اهل نظر نه
بد خلقم و بد عهد، زبان بازم و مغــرور
پشت سر من حرف زیاد است، مگر نه!؟
یک بار به من قرعه ی عاشق شدن افتاد
یک بار دگر ، بار دگر ، بار دگر … نه !
شعر از فاضل نظری
بیراهه ای در آفتاب...برچسب : نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 200