ما هرگز نمی دانيم كه می رويمآن هنگام كه در حال رفتن هستيمبه شوخی درها را می بنديمو سرنوشت كه ما را همراهی می كندپشت سر ما به درها قفل می زند ،و ما ديگر ، هرگز نمی توانيم به عقب برگرديم .شعر از امیلی دیکنسون - ترجمه :آتوسا حصارکی
برچسبها:
هرگز نمی دانيم,
در حال رفتن,
شوخی درها,
سرنوشت,
نمی توانيم به عقب نوشته شده در شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۶ساعت 12:39 توسط حسرت| |
بیراهه ای در آفتاب...
ما را در سایت بیراهه ای در آفتاب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : birahedaraftaba بازدید : 200 تاريخ : شنبه 12 اسفند 1396 ساعت: 19:58