ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشددر دام مانده باشد، صیاد رفته باشداز آه دردناکی سازم خبر دلت راروزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشدرحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفتبا صد امیدواری، ناشاد رفته باشدشادم که از رقیبان دامن کشان گذشتیگو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشدآه از دمی که تنها با داغ او چو لالهدر خون نشسته باشم، چون باد رفته باشدخونش به تیغ حسرت یارب حلال باداصیدی که از کمندت، آزاد رفته باشدپرشور از حزین است امروز کوه و صحرامجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشدشعر از حزین لاهیجی بخوانید, ...ادامه مطلب
بیراهه ای در آفتاب پیغمبران آیه های ناگفته ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست هشیار سری بود ز سودای تو مست خوش آنکه ز روی تو دلش رفت ز دست بیتو همه هیچ نیست در ملک وجود , ...ادامه مطلب
وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه باید ها مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخورم عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم باشد برای روز مبادا اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچــه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فــردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه میداند شاید امروز نیز روز مبــــادا باشد وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه باید ها هر روز بی تو ر,شاید امروز نیز روز مبادا باشد ...ادامه مطلب