هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان در هم نکشیده،مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم.به جامع کوفه در آمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت.سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم. مرغ بریان به چشم مردم سیر کمتر از برگ تره بر خوان است وآن که را دستگاه و قُوت نیست شلغم پخته مرغ بریان استحکایت از گلستان سعدی باب سوم در فضیلت قناعت بخوانید, ...ادامه مطلب
بیش از این دور مرو آهستهآرام، دستت را بر من بگذارو همچون روزگارتمرا سخت مفشارکه در میان انگشتانت در هم می شکنمبیش از این نزدیک میابیش از این دور مرو شعر از غاده السمان برچسبها: آهسته, آرام, انگشتانت, نزدیک, دور نوشته شده در شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ساعت 19:4 توسط حسرت| | ,بیش,این,دور,مرو ...ادامه مطلب
حالا کـه آمـدهای چــــتـــــرت را »ببند« در ایوان این خانه جز مهربانی نمیبارد ,این خانه چند,این خانه دور است,این خانه قشنگ است,این خانه چند؟ لس آنجلس,این خانه که پیوسته در,این خانه سیاه است,این خانه چند نیویورک,این خانه چند؟ manoto1 ...ادامه مطلب