بیراهه ای در آفتاب

متن مرتبط با «کشور» در سایت بیراهه ای در آفتاب نوشته شده است

برای محو تو ای کشور خراب بس است

  •    همین بس است ز آزادگی نشانه ما    که زیر بار فلک هم نرفته شانه ماز دست حادثه پامال شد به صد خواری    هر آن سری که نشد خاک آستانه ما    میان این همه مرغان بسته پر مائیم    که داده جور تو بر باد آشیانه ما    هزار عقده چین را یک انقلاب گشود    ولی به چین دو زلفت شکست شانه ما  اگر میان دو همسایه کشمکش نشود    رود بنام گرو، بی قباله خانه ما   به کنج دل ز غم دوست گنجها داریم    تهی مباد از این گنجها خزانه ما      در این وکیل و وزیر ای خدا اثر نکند    فغان صبحدم و ناله شبانه مابرای محو تو ای کشور خراب بس است    همین نفاق که افتاده در میانه ماشعر از فرخی یزدی بخوانید, ...ادامه مطلب

  •  این کشور ویرانه که ایران بودش نام 

  •              دل در کف بیداد تو جز داد ندارد    ای داد که کس همچو تو بیداد ندارد      فریادرسی نیست در این ملک وگرنه    کس نیست که از دست تو فریاد ندارد       این کشور ویرانه که ایران بودش نام    از ظلم یکی خانه آباد ندارد      دلها همه گردیده خراب از غم و اندوه    جز بوم در این بوم دل شاد نداردهر جا گذری صحبت جمعیت و حزب است    حزبی که در این مملکت افراد ندارد     دل در قفس سینه تن مرغ اسیریست    کز بند غمت خاطر آزاد ندارد    عشق است که صدپاره نماید جگر کوه    اینگونه هنر تیشه فرهاد نداردشعر از فرخی یزدیپ ن: بماند به یادگار که روزی در این ویرانه ایران،  در دولت مردی به نام رییسی ، تمام اجناس حدود 70% افزایش قیمت داشتند و نامش را نهادند جراحی اقتصادی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها