بیراهه ای در آفتاب

متن مرتبط با «عاشقان» در سایت بیراهه ای در آفتاب نوشته شده است

تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان 

  • دگرباره بشوریدم بدان سانم به جان تو که هر بندی که بَربَندی بِدَرانم به جان تومن آن دیوانه ی بندم که دیوان را همی‌بندم زبان مرغ می‌دانم سلیمانم به جان تونخواهم عمر فانی را تویی عمرِ عزیز من نخواهم جان پرغم را تویی جانم به جان توچو تو پنهان شوی از من همه تاریکی و کفرم چو تو پیدا شوی بر من مسلمانم به جان توگر آبی خوردم از کوزه خیال تو در او دیدم وگر یک دم زدم بی‌تو پشیمانم به جان تواگر بی‌تو بر افلاکم چو ابر تیره غمناکم وگر بی‌تو به گلزارم به زندانم به جان توسَماع گوش من نامت سماع هوش من جامت عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تودرون صومعه و مسجد تویی مقصودم ای مرشد به هر سو رو بگردانی بگردانم به جان توسخن با عشق می‌گویم که او شیر و من آهویم چه آهویم که شیران را نگهبانم به جان تواَیا منکر درون جان مکن انکارها پنهان که سِرِ سَرنبشتت را فروخوانم به جان توچه خویشی کرد آن بی‌چون عجب با این دل پرخون که ببریده‌ست آن خویشی ز خویشانم به جان توتو عیدِ جان قربانی و پیشت عاشقان قربان بُکش در مَطبخ خویشم که قربانم به جان توز عشق شمس تبریزی ز بیداری و شبخیزی مثال ذره گردان پریشانم به جان توشعر از حضرت مولانا بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عاشقانه

  • بیتوته‌ی کوتاهی‌ست جهاندر فاصله‌ی گناه و دوزخخورشیدهمچون دشنامی برمی‌آیدو روزشرمساری جبران‌ناپذیری‌ست.آهپیش از آنکه در اشک غرقه شومچیزی بگویدرخت،جهلِ معصیت‌بارِ نیاکان استو نسیموسوسه‌یی‌ست نابکار.مهتاب پاییزیکفری‌ست که جهان را می‌آلاید.چیزی بگویپیش از آنکه در اشک غرقه شومچیزی بگویهر دریچه‌ی نغزبر چشم‌اندازِ عقوبتی می‌گشاید.عشقرطوبتِ چندش‌انگیزِ پلشتی‌ستو آسمانسرپناهیتا به خاک بنشینی وبر سرنوشتِ خویشگریه ساز کنی.آهپیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،هر چه باشدچشمه‌هااز تابوت می‌جوشندو سوگوارانِ ژولیده آبروی جهان‌اند.عصمت به آینه مفروشکه فاجران نیازمندتران‌اند.خامُش منشینخدا راپیش از آن که در اشک غرقه شوماز عشقچیزی بگوی!۲۳ مردادِ ۱۳۵۹ احمد شاملو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در گلو شکست

  • آواز  عاشقانــــه ی  مــا در گلـو شکست        حق با سکوت بود، صــدا در گلو شکست دیگر  دلـــم  هـــــوای  سرودن  نمی کند        تنها  بهانه ی  دل  مـا  در  گلو  شکست سربسته  ماند بغض  گره  خورده  در دلم        آن گریه های عقده گشا در گلو شکستای  داد ، کس  به  داغ  دل  باغ، دل نداد        ای وای ، های  های عزا در گلو شکستآن روزها ی خوب که  دیدیم ،  خواب  بود        خوابم  پرید  و  خاطره ها در گلو شکست«باد...ا» مباد گشت و «مبادا»به باد رفت        آیـــا  ز یاد  رفت و چــــرا در گلو شکستفرصت  گذشت  و  حرف  دلم ناتمام ماند        نفرین  و  آفرین  و  د,در گلو شکست,در گلو شکست قیصر امین پور,دعا در گلو شکست,بغضم در گلو شکست,بغض در گلو شکست,صدایم در گلو شکست,خاطره ها در گلو شکست,فریاد عاشقانه ما درگلو شکست,آوازه عاشقانه ما درگلو شکست,آواز عاشقانه ما در گلو شکست حق ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها